امروزه جوانان ما در پي آناند که مسائل را بهصورت ريشهاي و با استدلال قوي بپذيرند. ازاينرو بايد پاية محکمي براي اعتقادات و ارزشهايمان ارائه دهيم تا از يک سو عقايد و باورهاي ديني دچار سستي و تزلزل نشوند، و از سوي ديگر، اين باور كه پايبندي عملي به اصول و ارزشها ماية سعادت و خوشبختي ابدي است، انگيزة قوي باطني و دروني براي عمل به دستورهاي الهي در ما پديد آورد؛ وگرنه صرف دانستن اينکه چه کاري واجب و مستحب است و چه کاري حرام، محرک ما در عمل به دستورهاي خدا را تضمين نخواهد کرد.
شناخت و پيريزي يک نظام اعتقادي و ارزشي مستحکم و خللناپذير، از سه راه كلان و اساسي امكانپذير است. اگر اين سه راه با دقت و تحقيق کافي پيموده شود، باورها، اعتقادات و نظام ارزشي در دل و قلب ما نفوذ ميکند و مستحكم ميشود؛ بهگونهاي که نهتنها تندباد شبهات و وسوسهها نميتواند آن را از جاي برکند، بلکه آن نظام اعتقادي و ارزشي در همة رفتار و ابعاد گوناگون وجودي ما بروز مييابد.
نخستين عامل براي فراهم ساختن نظام اعتقادي و ارزشي، و پيريزي آن، عامل فطرت و گرايشهاي اصيل فطري است. عامل فطرت و وجود انگيزهها و گرايشهاي فطري نزد همگان پذيرفته است و هيچکس نميتواند آن را انکار كند يا با آن مخالفت ورزد.
راه دوم براي شناخت نظام ارزشي و اعتقادي، و پايهريزي آن، بررسي و شناسايي اصول اعتقادي مطرحشده در کتاب و سنت و نيز وظايف و تکاليفي است که خداوند بر دوش ما نهاده است. اين راه بيشتر توجه افراد متدين و دينمدار را جلب كرده، و پيمودن آن در طول تاريخ نتايج ارزشمندي داشته است.
سومين راه براي شناخت و پيريزي نظام اعتقادي و ارزشي، شناخت هدف آفرينش انسان است. با بررسي همهجانبة اين راه، افزون بر پايهريزي نظام اعتقادي و ارزشي جامع، ميتوان به همة پرسشهاي پيشگفته پاسخهاي منطقي و قانعکننده داد. اگر ما هدف خداوند را از آفرينش انسان بشناسيم و چرايي كوشش براي اين هدف را نيز بدانيم، بهتر ميتوانيم به سازکارهاي تحقق آن پي ببريم. اهميت اين مسئله و ضرورت شناخت آن ما را واداشت تا موضوع اين سلسله مباحث اخلاقي را شناخت هدف آفرينش انسان قرار دهيم. ما ميکوشيم با استفاده از آيات، روايات و دلايل روان و سادة عقلي و پرهيز از طرح مباحث عميق و سنگين فلسفي، هدف خداوند را از آفرينش انسان تبيين كنيم. بيترديد به كمك بررسي آيات و روايات، با محور شناسايي هدف آفرينش انسان، همراه با دلايل عقلي ميتوانيم نظام اعتقادي و ارزشي جامعي را پايهريزي کنيم؛ نظامي که مبتني بر آن به زندگي سعادتمندانه دست مييابيم و ميتوانيم به همة پرسشها و دغدغهها پاسخهاي قانعکننده دهيم.
اين نوشتار كه در 27 گفتار گرد آمده، رهيافتي است به نظام اخلاقي و ارزشي اسلام، و در راستاي اثبات برتري نظام ارزشي اسلام، نيمنگاهي به پارهاي از مكاتب اخلاقي ديگر دارد و به نقد آنها ميپردازد.
ضرورت شناخت نظام ارزشي اسلام، هدفمندي جهان و انسان، و ضرورت طرح و اجراي نظام ارزشي الهي، محور گفتار يكم تا پنجم است. در گفتارهاي ششم تا پانزدهم ارتباط ولايت و عبادت با قرب الهي، ملاك ارزش در اسلام و ساير مكاتب اخلاقي، ماهيت لذت و عناصر همسو بررسي شده است. ماهيت خير اخلاقي، نسبت انگيزه و رفتار، ارتباط نظام اخلاقي با روانشناسي و جايگاه تفكر در نظام اخلاقي اسلام نيز مهمترين مباحث گفتارهاي پاياني اين نوشتارند.
گفتار اول: ضرورت شناخت اعتقادات و نظام ارزشي توحيدي
گفتار دوم: هدف آفرينش
گفتار سوم: اهداف آفرينش انسان در قرآن
گفتار چهارم: ضرورت گرايش به آخرت
گفتار پنجم: بايستگي طرح و اجراي نظام ارزشي الهي
گفتار ششم: عبادت و قرب به خدا (1)
گفتار هفتم: عبادت و قرب به خدا (2)
گفتار هشتم: نگاهي به نسبت رفتار و ارزشها با سعادت انسان
گفتار نهم: ولايت و قرب به خدا (1)
گفتار دهم: ولايت و قرب به خدا (2)
گفتار يازدهم: واکاوي ديدگاههاي پارهاي از مکاتب و نظامهاي اخلاقي (1)
گفتار دوازدهم: واکاوي ديدگاههاي پارهاي از مکاتب و نظامهاي اخلاقي (2)
گفتار سيزدهم: ملاک ارزش در برخي از مکاتب اخلاقي
گفتار چهاردهم: بررسي پارهاي از مباني اخلاقي (1)
گفتار پانزدهم: بررسي پارهاي از مباني اخلاقي (2)
گفتار شانزدهم: جستاري در خير اخلاقي
گفتار هفدهم: در جستوجوي لذتهاي برتر
گفتار هجدهم: رابطة نيت و عمل (1)
گفتار نوزدهم: رابطة نيت و عمل (2)
گفتار بيستم: تحليل نقش لذت در رفتار
گفتار بيست و يکم: تحليل نقش شناخت در رفتار
گفتار بيست و دوم: کيمياي محبت
گفتار بيست و سوم: نقش تفکر در خودسازي و تعالي انسان
گفتار بيست و چهارم: تفکر در آيات قرآن
گفتار بيست و پنجم: لذتهاي دنيوي و اخروي از نگاه قرآن
گفتار بيست و ششم: تفکر و بندگي خدا
گفتار بيست و هفتم: ضرورت پالايش فکر و روان از انحراف گناه