ناقدان:
حجتالاسلام والمسلمين دكتر قاسم ابراهيميپور
حجتالاسلام والمسلمين دكتر اسماعيل چراغي
مدیرکرسی: حجتالاسلام والمسلمين محمدوحيد سهيلي
جايگاه جمعيت
جمعيت= منبع عظيمي كه نقش برجستهاي در تحقق برنامههاي اقتصادي- سياسي و اجتماعي هر جامعهاي دارد.
ساماندهي جمعيت و ايجاد رابطه منطقي بين جمعيت و امكانات و منابع و زيرساختهاي كشور: توسعه، پيشرفت و رشد هماهنگ عرصههاي اقتصادي، فرهنگي، سياسي، اجتماعي = اعتلاي سطح زندگي و رفاه و بهروزي مردم:= تحولات در حوزههاى گوناگون= تحولات ساختارى و جمعيتى.
نرخ رشد 9/ 3 درصدى(سالهاى 1355 تا 1365) بود.
نتيجه: متولدين آن دوره، اينك بزرگترين گروه سنى جوانان و بزرگسالان كشور را تشكيل مىدهند. تراكم و تمركز جمعيتى در اين گروه سنى= پیامدهای بسیاری در عرصههای فرهنگى، اقتصادى، اجتماعي و سياسى دارد.
اين نيروي عظيم، فعال، پويا و با نشاطِ جوان= يك فرصت بسيار مغنتم براي هر كشوري است
برنامهريزي درست+ آماده سازي زيرساختهاى لازم اجتماعى و اقتصادى مناسب برای آنان= رشد و توسعه کشور. در غير اين صورت: فرصت مغتنم و مناسب= تهدید جدی برای کشور.
پس از دهه هفتاد در نتیجه اجراي برنامه تنظيم خانواده در ايران= فرایند کاهشی و فرسایشی جمعیت و كاهش باروري در كشوررخ داد
مقام معظم رهبرى:
جمعيت جوان و بانشاط و تحصيل كرده و باسواد كشور، امروز يكى از عاملهاى مهم پيشرفت كشور است...بايد در سياست تحديد نسل تجديدنظر كنيم. اين سياست در يك برههاى از زمان درست بود؛ يك اهدافى هم برايش معين كردند. ما در سال 71 به همان مقاصدى كه از تحديد نسل وجود داشت، رسيديم. از سال 71 به اين طرف، بايد سياست را تغيير مىداديم. خطا كرديم، تغيير نداديم. امروز بايد اين خطا را جبران كنيم.. بايد در جامعه درباره آن فرهنگ سازى كنند. ...رقم صد و پنجاه ميليون و دويست ميليون را اول امام گفتند ـ و درست هم هست ـ ما بايد به آن رقمها برسيم( مقام معظم رهبرى 3/ 5/ 1391).
وضعيت موجود جمعيت كشور
1335 ــــــــ 19 ميليون
1390 ــــــــ 75 ميليون (چهار برابر)
1300 ـــــــ 10 ميليون نفر؛ (6) درصد نرخ رشد
1340 ـــــــ 8/ 22 ميليون
1320-1300ـــــــــ 4/ 1 نرخ رشد و متوسط رشد 5/ 2 درصد
1345-1335ــــــــ نرخ رشد 3/ 1
1355-1345 ـــــــ (برنامه تنظيم خانواده)ـــــــــــ نرخ رشد 7/ 2 درصد
1365-1355ــــــــ نرخ رشد 9/ 3 درصد(بيسابقه ترين نرخ رشد)
1368 ـــــــــ اجراي برنامه تنظيم خانواده
1390-1385 ــــــــ نرخ رشد 3/ 1 درصد!
تداوم رشد مثبت جمعيت؛ عليرغم كاهش باروري به زير سطح جايگزيني، به دليل تأثيرات ساختار سني جمعيت و گشتاور
افزون بر اين:
كاهش شديد مرگ و مير + افزايش اميد به زندگي + باروري ـــــــ نقش مهم در رشد مثبت جمعيت داشته است
مرگ و مير:
1300ــــــــــ مرگ و مير 32 در هزار
1335ـــــــــ مرگ و مير 6 در هزار
اميد به زندگي:
1300ــــــــ 25 سال : پيش از انقلاب: ۵۴ سال در سال ۲۰۱۶، به بیش از ۷۵٫۶ سال رسید.
1390ــــــــ 72 سال
باروري:
1345ــــــ(ميانگين براي هرزن: 7/7فرزند) 1350ــــــ(ميانگين براي هرزن: 6فرزند)
1355ــــــ(ميانگين براي هرزن: 6/3فرزند) 1363ـــــــ (6/9فرزند ميانگين براي هر زن)
1367ــــــ(ميانگين براي هرزن: 5/5فرزند) 1380ـــــــ(زير سطح جايگزين و 9/ 1درصد)
در سه دهه؛ 75 درصد كاهش باروري
سرشماري سال 1385: جمعيت ايران 5/ 70 ميليون نفر بود كه 9/ 35 ميليون نفر(مردان) و 6/ 34 ميليون نفر(زنان)
سرشماری سال 1395: جمعیت کشور 79 میلیون و 926 هزار و 270(51 درصد مردان و 49 درصد زنان).(به ازای هر 100 زن، 103 مرد).
در سال ١٣٩٥: تعداد خانوار شهری معادل ١٨ میلیون و ١٢٥ هزارنفر که نسبت به سال ١٣٩٠، دو میلیون و ٦٩٨ هزار و ٦٤٠ خانوار افزایش یافته است.
بعد خانوار سال ۱۳۹۰: معادل ۳.۵ درصد بود
بعد خانوار در سال 1395: (با کاهش ۰.۲- درصد) به ۳.۱۸۰ رسید.
ـ بعد خانوار شهری، سال ۱۳۹۰، از ۳.۵ درصد به ۳.۳ درصد در سال ۱۳۹۵رسیده است.
ـ بعد خانوار روستایی، سال ۱۳۹۰، ۳.۷ درصد
ـ بعد خانوار روستایی، سال 1395، ۳.۴ درصد
ـ جمعیت ساکن شهری، سال ١٣٩٠ معادل ٥ میلیون و ٥٠٠ هزار و ١٨٦ نفر
ـ جمعیت ساکن شهری، سال ١٣٩٥، معادل ٥٩ میلیون و ١٤٦ هزار و ٨٤٧ نفر
ـ جمعیت ساکن روستایی، در سال ١٣٩٥، معادل ٢٠ میلیون و ٧٣٠ هزار و ٦٢٥ نفر بوده که نسبت به سال ١٣٩٠، معادل ٧٧٢ هزار و ٣٨٣ نفر کاهش یافته است.
ـ روستانشینی در سال ١٣٩٥، منفی ٢.٧ درصد نسبت به سال ١٣٩٠ کاهش یافته است.
ـ نرخ رشد جمعیت در سال ١٣٩٥، به ١.٢٤ درصد رسیده است.
ـ تراكم نسبي جمعيت، در هر كيلومتر در سال 1390، برابر با 46 نفر در ايران بوده كه در سال 1395، به 49 نفر در هر كيلومتر مربع رسده است.
ـ متوسط بعد خانوار در سرشماري سال 1390، 5/ 3 بوده كه اين ميزان در سال 1395، به 3/3 درصد كاهش يافته است.
پيامدهاي وضعيت موجود
با افزايشﺳﻦ اﻣﯿـﺪ به زﻧـﺪﮔﯽ(75 ﺳـﺎل) و ميزان رﺷﺪ ﺟﻤﻌﯿﺖ(5 /1 درﺻﺪ)، سالمندان از14نفر در سال 1345، به 29 نفر در سال 1385؛ در سال 90 به 6 میلیون و 159 هزار و 676 نفر(8.3 درصد کل جمعیت کشور) در سال 95 به 7 میلیون و 414 هزار و 91نفر(9.27 درصد)
در ﭘﺎﯾـﺎن چشماﻧﺪاز ﺑﯿﺴﺖ سالة ﮐﺸﻮر، به بﯿﺶ از 15.500.000 ﻧﻔﺮ و ايران تا سال 2050، جزو جمعيتهاي سالخورده خواهد بود.
پيامدها:
كاهش شديد باروري و قدرت تجديد نسل؛
افزايش ميانه سني و سالمندي جمعيت؛
كاهش جمعيت در سن کار؛ چالشهاي اجتماعی، فرهنگی
بحران ساختاري خانواده و هستهاي شدن خانواده و حركت به سمت انقطاع نسل(بعد خانوار در سرشماري1385 و 1390 و 1395، به ترتيب، 4 و 5 /3 و 3/3)
افزایش هزینههای تولید، کاهش بهرهوری و ضربهپذيري اقتصاد
افزايش مهاجرتها و چالشهاي سياسي، اجتماعي و فرهنگی
ضعف توان و اقتدار سياسي، امنيتي و نظامي کشور
کاهش رشد اقتصادي؛ پائين آمدن نرخ پسانداز خانواده و افزايش بار مالي نسلهاي جوانتر؛
افزايش بار تکفل و افزايش تقاضاي بازنشستههاي فعلي و فشار بر سيستم تأمين اجتماعي؛
شکافهاي نسلي و به هم خوردن توازن جمعيت نسلها؛
تخليه روستاها و شهرنشيني افسارگسيخته
وابستگي شديد كشور به واردات نيروي انساني از خارج
مقايسة سه سناريوي پيشبيني سازمان ملل تا افق 1420
|
حد بالا |
حد متوسط |
حد پايين |
سال |
|||
|
درصد رشد سالانه |
جمعيت (ميليون) |
درصد رشد سالانه |
جمعيت (ميليون) |
درصد رشد سالانه |
جمعيت (ميليون) |
|
|
--- |
15/ 75 |
--- |
15/ 75 |
-- |
15/ 75 |
1390 |
|
54/ 1 |
4/ 80 |
30/ 1 |
5/ 79 |
07/ 1 |
5/ 78 |
1395 |
|
46/ 1 |
5/ 86 |
14/ 1 |
15/ 84 |
81/ 0 |
8/ 81 |
1400 |
|
25/ 1 |
07/ 92 |
91 /0 |
06/ 88 |
55 /0 |
05/ 84 |
1405 |
|
03/ 1 |
9/ 96 |
73/ 0 |
3/ 91 |
40 /0 |
8/ 85 |
1410 |
|
93 /0 |
102 |
62 /0 |
2/ 94 |
28 /0 |
87 |
1415 |
|
90 /0 |
106 |
54 /0 |
8/ 96 |
16/ 0 |
7/ 87 |
1420 |
فرصت طلايي؛ پنجره جمعيتي
«پنجرة جمعيتي» ( Demographic Window)، بازة زماني از تحولات جمعيتي يک کشور که در آن، نسبت «جمعيت بالقوه فعال از نظر اقتصادي»(15 تا64ساله)، به حداکثر ميزان خود رسيده، ساختار جمعيتي مطلوب براي شتاب به رشد اقتصادي مهيا ميشود.
اين پنجره، فرصتي موقت در ساختار جمعيت كشور است كه از سال 1385باز شده و تا چهار و يا پنج دهه ادامه دارد. در اين دوران، نسبت جمعيت در سنين فعاليت به حداكثر خود ميرسد(70 درصد) و فرصت طلايي منحصر به فرد فراروي توسعه اقتصادي فراهم ميشود. البته، مشروط به بهرهگيري از اين فرصت كلان و آمادهسازي بسترهاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و نهادي است.
براساس هرم سنی جمعیت، ایران هم اكنون با پدیده تورم جوانی جمعیت مواجه است؛ یعنی شمار زنان و مردان در سن جوانی و سن كار و فعالیت، بیشترین تركیب جمعیتی را تشکیل میدهند(20 تا24 و25 تا29 سال هستند). کشورهايي که بيش از دو سوم جمعيت آنها در فاصله سني «15 تا 64 سال» باشند، با «پنجره جمعيتي» و يا «فرصت جمعيتي» مواجهاند. در سال 1395، جمعيت زير 15 سال 23 درصد، جمعيت بالاي 65 سال 7 درصد و جمعيت بين «15 تا 64 سال» 70درصد بوده است.
جمعيت به سه گروه «صفر تا 14 سال» جمعيت جوان، «15 تا 64 سال» جمعيت فعال و «64 سال به بالا» جمعيت سال خوره تقسيم ميشود.
36 میلیون نفر در سنین میانه 15 و 40 سالگی، نزدیک به 14 میلیون نفر دارای تحصیلات عالی
رتبه دوّم جهان در دانش آموختگان علوم و مهندسی، انبوه جوانانی که با روحیه ی انقلابی رشد کرده و آماده تلاش جهادي
جمع چشمگیر جوانان محقّق و اندیشمندی که به آفرینشهای علمی و فرهنگی و صنعتی و غیره اشتغال دارند
نشریه آمریکایی وال استریت: از ده کشور اول ثروتمند دنیا و میزان ذخایر منابع طبیعی(نفت، گاز، طلا، مس، نقره، چوب، ذغال سنگ، اورانیوم، آهن خام و فسفات)، ایران در رتبه پنجم جهان قرار دارد.
کشورهای عربستان، ایران و عراق، با 6/77 تریلیون دلار ارزش منابع طبیعی خود، یک چهارم کل ارزش این منابع را در اختیار دارند.
سالیانه بطور میانگین 150 – 130 میلیون تن مواد معدنی در کشور ما استخراج می شود(حداکثر 27/ درصد از کل ذخیره احتمالی) میزان بهره برداری از ذخایر معدنی در جهان حداقل یک در صد است.
در حال حاضر، ایران با بیش از 132 میلیارد بشکه نفت قابل استحصال و 2/27 تریلیون متر مکعب گاز، دومین ذخایر نفت خام و گاز جهان را در اختیار دارد.
سال 1335 جمعيت ايران 19 ميليون و در سال 1390(چهار برابر) 75 ميليون نفر شد.
اين اتفاقات، كشور را وارد تغييرات «ساختار سني» قرار داده است كه تحولاتي مهم در مسئله جمعيت و توسعه است؛ فرصتها و چالشهايي را پيش روي ما فراهم آورده است
چالش: پيري و كاهش شديد جمعت؛ فرصت: پنجره جمعيتي
مديريت صحيح:- تبديل تهديد(پيري جمعيت) به فرصت پويايي اقتصاد و رشد مجدد جمعيتي
عدم مديريت صحيح:- پيري جمعيت؛ وابستگي اقتصادي؛ واردات نيروي انساني؛ انقطاع نسل
نقش جمعيت در توسعه
1. بدبينانه (مالتوس و..): رشد جمعيت؛ مانع توسعه است.
2. خوش بينانه (بازراپ و كوزنتس و سايمون): رشد جمعيت منبع رفاه و ثروت است
3. بي طرفانه (كلي- اسچيمت): جمعيت به تنهايي و جدا از ساير عوامل، نقش كمي در توسعه اقتصادي دارد
هر سه رويكرد بر رشد جمعيت به عنوان «شاخص پويايي» تأكيد و از نقش تأثيرات ساختار سني جمعيت و نقش آن را در توسعه غفلت كردهاند.
لذا نظريات تئوري «سرمايه انساني» و رويكرد «چرخه زندگي اقتصادي»، به نقش تغييرات ساختاري جمعيت بر توسعه تأكيد دارد.
تئوري نئوكلاسيك سرمايه انساني: تراكم سرمايه انسان (تورم 70 درصد جميعت در سن فعاليت 64-15)، عامل كليدي تحرك و رشد اقتصادي است.
-رويكرد چرخه زندگي اقتصادي: براي تبيين الگوهاي مصرف و پس انداز مطرح شدهاند.
-چرخه اول زندگي (تا 15 سال)، وام گيرنده
-چرخه مياني زندگي(64-15) پس انداز ميكنند
-چرخه پاياني (64 به بالا) داراي پس انداز منطقي هستند
بستگي دارد جامعه در كدام طيف و مقطع قرار دارند؟
پنجره جمعيتي پتانسيل «بالقوه» است؛ فعليت آن نيازمند بسترسازي محيط اجتماعي، اقتصادي، سياسي متناسب است.
پيامدهاي پنجره جمعيتي
1. توسعه كيفي سرمایه انسانی
جمعیت دورة پنجره جمعیتی، سرمایهگذاري در سرمایة انسانی را تحت تاثیر قرار میدهد. منافع ناشی از انتقال جمعیتی با افزایش جمعیت در سنین كار، منجر به رشد اقتصادي در كوتاه مدت میشود. همچنين، كاهش میزان باروري در بلندمدت، سرمایه گذاري در سرمایه انسانی را افزایش میدهد. خانوادههاي هستهاي، ميتوانند بيشتر براي كودكان خود سرمایهگذاري كنند. نسبتهاي وابستگی كاهش و سرمایهگذاري و بهبود سرمایه انسانی تشدید ميشود. اين پنجره فرصت منحصر به فرد براي افزایش سرمایهگذاريها در بهداشت، آموزش بهرهوري سرمایه انسانی، فعالیتهاي زیربنایی و توسعه پایدار است.
2.افزایش عرضه نيروي كار
پنجره جمعیتی، از طریق دو مکانیزمِ افزایش بیسابقه نسبت جمعیت در سنین فعالیت و فراهم كردن زمینة مشاركت نيروي فعال و كار و به ويژه زنان، موجب افزایش عرضه نیروي كار میشود. با توجه به افزايش نرخ مشاركت نیروي كار در طول سنین 15 تا 64 سال افزایش مییابد، افزایش جمعیت در سنین فعالیت عرضه نیروي كار را افزایش میدهد.
یک درصد رشد نسبت جمعیت 15 تا 64 سال به كل جمعیت در بلندمدت، موجب 27/ 1 درصد رشد GDP سرانه و یک درصد رشد نسبت نیروي كار شاغل به جمعیت 15 تا 64 سال موجب رشد 89/ 1 درصد رشد GDP سرانه خواهد شد. رشد و افزایش جمعیت در سنین كار و فعالیت، تاثیر مثبت در رشد سرانه و رشد اقتصادي دارد.
3.افزایش پساندازها و سرمایهگذاريها
دورة پنجره جمعیتی، افزون بر توسعه كيفي سرماية انساني و افزايش نيروي كار، نقش بسزايي در افزايش پساندازها و سرمايه گذاري دارد. تمایل به پسانداز بخش زیادي از درآمد، در میان جمعیت در سنین فعالیت، بیشتر از كودكان و سالمندان است. همانگونه كه بعد خانوار بر اثر كاهش باروري، كاهش مییابد، خانوادهها ميتوانند سهم بیشتري از درآمدشان را پسانداز كنند. چون كودكان تازه وارد به سنین فعالیت، امید زندگی طولانيتري را تجربه میكنند، نیاز به پسانداز بیشتري براي دوره طولانی بازنشستگی دارند. با رشد اقتصادي بالا، پساندازهاي افزایش یافته، خانوادههاي جوانتر، نیروي محركه قوي براي افزایش پساندازهاي ملی خواهد بود
پساندازهاي شخصی، در دوران پنجره جمعیتی افزایش و منبعی براي سرمایهگذاريهاي تولیدي و صنعتی محسوب میشوند كه خود سوخت و محرک رشد اقتصادي است. پنجره جمعیتی در تعامل با چرخة زندگی اقتصادي، رشد پساندازها و توانایی كشور را براي سرمایهگذاري افزایش میدهد.
4. كاهش فقر
با نيروي كار در سن فعاليت و ورود آنان به بازار كار و تلاش براي سرمايه گذاري و پسانداز بيشتر، خود زمينهساز كاهش فقر و كاهش شكاف طبقاتي است. پنجره جمعیتی یک فرصت منحصر به فرد طلایی است كه افزون بر ايجاد رونق اقتصادي، ايجاد اشتغال، افزايش سرمايهگذاري، كاهش فقر و شكاف طبقاتي، فرصت بسيار مغتنمي براي رشد و توسعه اقتصادي كشور است.
5. نوسانات سني توليد و مصرف
پنجرة جمعيتي؛ جايي كه بيشترين سهم جمعيت مربوط به افراد در سنین كار ميباشد كه خود محرک رشد اقتصادي است؛ زیرا درآمد و انباشت سرمایه در این شرایط افزایش میيابد. تغییرات در ساختار سنی، و ورود جمعيت يك جامعه به پنجره جمعيتي، تاثیر عمدهاي در رشد و توسعه اقتصادي دارد.
زندگی افراد به سه دوره تقسیم میشود: «دورة خردسالی و نوجوانی»(زیر15 سال(، كه طی آن مصرف از درآمد بیشتر است. «دورة میانسالی» ) 15تا64 سال(، كه عمدتاً شامل اواسط سالهاي زندگی وسالهاي مولد فرد محسوب میگردد(میزان مصرف كمتر از میزان تولید و درآمد فرد است كه بخشی از آن، بابت مصرف در اوایل زندگی بازپرداخت و بخش دیگر پس انداز ميشود). «دورة كهنسالی»(بالاي65 سال( ، مصرف فرد بر پس انداز وي فزونی مييابد. بیشترین پسانداز توسط افرادي كه در محدودة سنی 30 تا45 سال هستند، صورت میگیرد. هر چه میزان گروههاي سنی جمعیت مذكور افزایش یابد، از مصرف كل جامعه كاسته و بر میزان پس انداز كل جامعه افزوده خواهد شد؛ يعني الگوهاي تولید و مصرف، برحسب سن در نوسان است .
6. افزايش باروري و مواليد
نتيجه منطقي و طبيعي، پيامدهاي پنجره جمعيتي در صورت استفاده از اين فرصت مغتنم، يعني توسعه كيفي سرمایه انسانی، افزایش عرضه نيروي كار، افزایش پساندازها و سرمایهگذاريها، كاهش فقر و نوسانات سني توليد و مصرف، رشد و توسعه اقتصادي و در نتيجه بهبود معيشت مردم و افزايش مواليد ميباشد؛ زيرا يكي از عوامل مهم كاهش باروي و جمعيت، مشكلات اقتصادي، معيشتي، و اشتغال بود كه با برطرف شدن آنها، انتظار ميرود در اين عرصه تغييرات محسوسي رخ دهد. البته، فرهنگسازي و همزمان حركت به سمت تغيير سبك زندگي نيز در اين عرصه ضروري است.