با گذر از نيمة قرن بيستم، جهان شاهد تحولات چشمگير و پيچيدهاي بود كه بهتدريج بهكارگيري قدرت سخت را با مشكل جدي روبهرو ميکرد. نكتة حائز اهميت در ربع پاياني قرن بيستم، برجسته شدن موضوع فرهنگ در روابط بينالملل و تثبيت جايگاه آن به عنوان يكي از منابع قدرت در عرصة جهاني است. بيشک ميتوان گفت يكي از عوامل و بلكه اصليترين عامل برجسته شدن نقش فرهنگ در سياست جهاني و طرح آن به عنوان يكي از منابع جديد قدرت، انقلابي بود كه در 22 بهمن 1357 در قلب سرزمينهاي اسلامي رخ داد و عرصههاي سياست بينالملل را با موج جديدي از تحول همهجانبه روبهرو ساخت. تمايز انقلاب اسلامي ایران با ديگر انقلابها، در محوريت فرهنگ و ارزشهاي ديني در انقلاب اسلامي بود كه بعدها باعث پیدایش نظریهاي در نظریههای عام انقلابها، تحت عنوان «نظریة فرهنگی انقلابها» شد. امروزه با مراجعه به طیف متنوع آثار نگاشتهشده در باب قدرت مشخص میشود که «نرمافزارگرایی» گفتمانی تازه را شکل داده که در قالب آن، نظریة قدرت، منابع قدرت و حتی ابزارهای اعمال قدرت بازخوانی و تولید شده است. در اين رويكرد، قدرت در مؤلفههای گوناگونی مانند ارزشها و باورها، ساختار سیاسی و پیشینة تاریخی ریشه دارد. نظام جمهوري اسلامي ایران به عنوان يك نظام سياسي مبتني بر دين و ارزشهاي الهي، با اتحاد و انسجام بيمانند داخلي و فرهنگ و تمدني به گسترة تاريخ بشري؛ دارای ظرفیتهای عظيم و بالقوهای در منابع قدرت نرم است که آگاهي و شناخت مطلوب از آنها، سرمایهگذاری هدفمند درزمينة بهکارگیری این منابع در تعاملات بینالمللی نظام را تسهیل میکند. کتاب منابع قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در عرصة روابط بینالملل میکوشد با تبیین منطقی منابع جذابیتآفرین نظام اسلامی، زمینة بهرهبرداری مطلوب از این منابع را در جهت اهداف بلند نظام فراهم آورد.
این کتاب در دو بخش و شش فصل تدوین شده است که در بخش اول، مفاهیم، پیشفرضهای نظری و رویکردهای موجود در باب منابع قدرت نرم تجزیه و تحلیل شده است؛ و در بخش دوم، منابع قدرت نرم نظام اسلامی در سه فصل «ارزش و بینش»، «ماهیت، ساختار و برونداد نظام سیاسی ـ اجتماعی» و «کنشهای سیاست خارجی» بررسی شده است.