كتاب «به سوی حیات معقول» منتشر شد

به سوی حیات معقول

حسن يوسف‌زاده

 

تأمل در سنت اسلامي نشان مي‌دهد که بحث از فرايند تحول و پيشرفت حيات انساني از سابقه غني و پرمايه‌اي در انديشه اسلامي برخوردار است. علماي بزرگ و متفکران برجسته هر عصر و زماني علاوه بر اين‌که سرآمدان اقوام گذشته به شمار مي‌روند، عصاره و برآيند انديشه‌اي همان دوره نيز تلقي مي‌شوند. توجه به آثار و انديشه‌هاي برجاي‌مانده از آن‌ها درواقع استفاده از ظرفيت‌ انديشه‌اي اعصار گذشته است و در مقابل بي‌توجهي و غفلت از آن، محروم شدن از انبوه انديشه‌هاي بنياديني است که به‌سادگي قابل استحصال نيست. چراکه هزاران فرد وارد فرآيندهاي آموزشي و تربيتي مي‌شوند اما همواره تعدادي انگشت‌شمار انديشمند و نظريه‌پرداز ‌تربيت مي‌شود. انديشه و علم خاصيت انباشتي دارد و گام‌نهادن بر دوش علمي بزرگان امکان رصد افق‌هاي دوردست‌تر را تسهيل مي‌کند. بنابراين استفاده از ديدگاه‌ها و نظريه‌هاي عالمان برجسته علاوه بر اينکه‌ هزينه‌ها را به‌طور قابل‌توجهي کاهش مي‌دهد و ظرفيت علمي اعصار گذشته و معاصر را در اختيار ما قرار مي‌دهد، از طريق اجماع انديشه‌ها، مسير درست‌تري را براي رسيدن به الگوي اسلامي ايراني پيشرفت به ما نشان مي‌دهد. بديهي است که هيچ انديشمندي قادر نبوده و نيست تا همه مباني در همه سطوح را به‌صورت تخصصي بحث و مورد مداقه قرار دهد. بااين‌همه، هر انديشمندي دست‌کم در يکي از اجزاي مباني در مقايسه با ساير انديشمندان داراي برتري قابل‌توجه است.

بسياري از مباحث زيرساختي و نظري در طول ساليان و حتي قرون متمادي از سوي انديشمندان بزرگ اسلامي موردتوجه قرار گرفته است که نيازمند بازخواني از نگاه مباني پيشرفت است. اتقان در تدوين مباني الگوي اسلامي ايراني پيشرفت نيازمند بهره‌مندي از همه ظرفيت انديشه‌اي جامعه اسلامي به‌ويژه انديشه‌هاي بنيادين متفکران و حکماي بزرگ اسلامي است. متفکران مسلمان از گذشته‌هاي دور با خلق مفاهيم، ابزارها و شيوه‌هاي تحليلي بديع بنياد‌ها و فرايند حرکت تکاملي زندگي انساني را مورد تأمل قرار داده‌‌اند. اهتمام جدي انديشه‌ورزان اسلامي نسبت به موضوع تحول و تکامل حيات انساني، ناشي از تعاليم و آموزه‌هاي قرآن کريم است. در قرآن کريم، تعالي و تکامل انسان از جايگاه مرکزي و اهميت ريشه‌اي برخوردار است. از ميان متفکران مسلمان، بي‌شک علامه جعفري انديشمندي است که با الهام از تعاليم وحياني انديشه‌ورزي در باب حيات انسان و تبيين مکانيسم تحول و پويايي آن، در کانون نظام فکري وي قرار دارد. به همين دليل از ايشان به‌عنوان «انسان‌شناس جان‌آشنا» و «فيلسوف زندگي» ياد شده است.

اين نوشتار که سعي دارد مباني و اصول زيربنايي پيشرفت را بر اساس انديشه‌هاي علامه جعفري بازسازي نمايد، متشکل از شش فصل است. فصل نخست به تعريف مفهوم مباني و مفاهيم مرتبط به آن و نيز تحليل و صورت‌بندي پيشرفت از ديدگاه علامه جعفري اختصاص دارد. در فصل دوم، به روش‌شناسي اکتشاف مباني از منظر ايشان پرداخته خواهد شد. فصل سوم و چهارم مباني پيشرفت را در دو سطح مباني پايه‌اي و عام به بحث مي‌گذارد و در فصل پنجم سطوح مباني مورد بررسي قرار مي‌گيرد. در فصل ششم تلاش بر آن است که منطق طراحي عرصه‌هاي پيشرفت تبيين و مشخص گردند.

خريد الكترونيكی كتاب و دانلود سی صفحه نخست کتاب در Eshop.iki.ac.ir

 

سخن مرکز

مقدمه معاونت پژوهش

فهرست مطالب

فصل اول

کليات و مفاهيم

مقدمه اول

مقدمه دوم

1ـ مباني و مفاهيم مرتبط

1ـ1ـ مباني

2ـ1ـ مبادي

3ـ1ـ اصل

4ـ1ـ اصل موضوعه و متعارفه

5ـ1ـ انگاره و پيش‌فرض‌‌

6ـ1ـ جهان‌بيني و پارادايم

2ـ نتيجه‌گيري

فصل دوم

پيشرفت به‌مثابه «حيات معقول»

مقدمه

1ـ حيات معقول در مقابل حيات طبيعي

2ـ نمودها و آثار حيات طبيعي

1ـ2ـ تخدير و ناهشياري

2ـ2ـ عشق‌هاي مسخ‌شده

3ـ2ـ روياروي حق و قدرت

4ـ2ـ ازخودبيگانگي

5ـ2ـ خودپرستي و خودمحوري

6ـ2ـ شالوده‌ريزي روابط اجتماعي بر مبناي سودجويي

7ـ2ـ زندگي عرصه تنازع و بقا

8ـ2ـ نگاه ابزاري به ديگران

9ـ2ـ ويران کردن طبيعت و محيط‌زيست

10ـ2ـ رابطه زن و مرد بر اساس هوس‌هاي جنسي

11ـ2ـ سست‌شدن احساسات و عواطف عالي انساني

12ـ2ـ توجيه وسيله با هدف

13ـ2ـ معارضه غيرمنطقي با سنت

14ـ2ـ گم کردن هدف و فلسفه زندگي

15ـ2ـ بي‌اطميناني و نگراني از آينده

16ـ2ـ بلاتکليف ماندن هنر

17ـ2ـ تقليد و عادت‌وارگي

18ـ2ـ برداشت محدود و سطحي از اختيار و آزادي

19ـ2ـ ناتواني از تنظيم رابطه فرد و اجتماع

3ـ ارکان حيات معقول

1ـ3ـ زندگي

2ـ3ـ عقلانيت

4ـ عناصر و مؤلفه‌هاي حيات معقول

1ـ4ـ آگاهي و معرفت

2ـ4ـ تنظيم نيروها و فعاليت‌ها در مسير هدف‌هاي تکاملي

3ـ4ـ قرار گرفتن شخصيت انسان در مسير ساخته‌شدن

4ـ4ـ ورود به هدف اعلاي زندگي

5ـ4ـ مسير هدف‌هاي تكاملي

5ـ نتيجه‌گيري (امکان تحقق حيات معقول)

فصل سوم

شئون زندگي انساني در حيات معقول

1ـ نظام شخصيت

2ـ اخلاق

3ـ حقوق

4ـ روابط اجتماعي

5ـ علم

6ـ جهان‌بيني

7ـ هنر

8ـ سياست

9ـ اقتصاد

10ـ تعليم و تربيت

11ـ نتيجه‌گيري

فصل چهارم

روش‌شناسي کشف مباني پيشرفت

1ـ مقدمه

1ـ1ـ روش تحليلي

2ـ1ـ روش ترکيبي

2ـ روش کشف نظریه و ارائه دیدگاه

1ـ2ـ استناد به قرآن کريم

2ـ2ـ استناد به روايات

3ـ2ـ تمسك به قراين كلامي

4ـ2ـ استناد به آرا و انديشه‌هاي ساير شارحان

5ـ2ـ استناد به شعر

3ـ نتيجه‌گيري

فصل پنجم

مباني پايه‌اي پيشرفت

مقدمه

1ـ مبانی هستي ـ مبداشناختي

1ـ1ـ وابستگي هستي به خداوند

2ـ1ـ نظم و قانون‌مندي هستي

3ـ1ـ ماهيت دستوري بودن قوانين حاکم بر هستي

4ـ1ـ اتصال و ارتباط اجزاي هستي

5ـ1ـ هدف‌داري هستي

6ـ1ـ افاضه قوانين طبيعت از ماوراي آن

7ـ1ـ احاطه خداوند بر عالم هستي

8ـ1ـ حق‌مداري هستي

9ـ1ـ کمال و پيشرفت مطلوب خداوند

2ـ مباني جهان ـ ارزش شناختي

1ـ2ـ آيت بودن جهان

2ـ2ـ تشکيل جهان از دو قلمروي «هست‌ها» و «بايدها»

3ـ2ـ جهان بايدها تابع جهان هست‌ها

4ـ2ـ نياز به هدايت الهي

5ـ2ـ اصل عمل و عکس‌العمل

6ـ2ـ اصل کيفر و پاداش

7ـ2ـ ضرورت حسابرسي يا معاد

8ـ2ـ اصل حرکت به‌سوي مقصد نهائي

9ـ2ـ اصل برتري هدف

10ـ2ـ عبوديت به‌مثابه هدف اعلاي زندگي

3ـ مبانی معرفت‌شناختي

1ـ3ـ امكان شناخت

2ـ3ـ مراحل شناسايي

3ـ3ـ وسايل و ابزارهاي شناسايي

4ـ3ـ شناسايي و بازيگري ذهن

5ـ3ـ امکان غلبه بر محدوديت‌هاي دستگاه شناخت

6ـ3ـ شيوه‌هاي شناسايي

7ـ3ـ معيار سنجش شناخت

4ـ مبانی انسان‌شناختی

1ـ4ـ مقدمه

2ـ4ـ رابطه انسان با خدا

3ـ4ـ رابطه انسان با خويشتن

4ـ4ـ رابطه انسان با جامعه (رابطه انسان باهم نوع)

5ـ4ـ رابطه انسان با جهان هستي

5ـ مباني اجتماع‌شناختي

1ـ5ـ مقدمه

2ـ5ـ وحدت انسان‌ها

3ـ5ـ تلازم اتحاد و اختلاف

4ـ5ـ قانونمندي جامعه و تاريخ

5ـ5ـ آگاهي و اراده، مجراي قانونمندي جامعه و تاريخ

6ـ5ـ پيچيدگي مکانيسم قانونمندي و عليت اجتماعي

7ـ5ـ باز بودن «سيستم اجتماعي» نسبت به ماوراي طبيعت

8ـ5ـ ضرورت تفکيک عوامل ضروري و عوامل تعيين‌کننده حيات بشري

9ـ5ـ دخالت اراده قدسي

10ـ5ـ جريان اراده الهي از مجراي عمل اختياري انسان

11ـ5ـ سودمندي به حال انسان‌ها، عامل ماندگاري

12ـ5ـ حق محوري مسير پيشرفت

13ـ5ـ عدالت ابزار پيشرفت

6ـ مبانی فرهنگ‌شناختی

1ـ6ـ حکمت‌وارگي

2ـ6ـ توجيه معقول پرسش‌هاي وجودي

3ـ6ـ مستند بودن به تعقل سليم و احساسات تصعيد شده

4ـ6ـ سودمندي مادي و معنوي

5ـ6ـ هماهنگي خرده‌فرهنگ‌ها با فرهنگ ديني

6ـ6ـ ابتنا بر اصول ثابت معقول

7ـ مبانی تمدن‌شناختی

مقدمه

1ـ7ـ خودخواهي مثبت

2ـ7ـ تلازم رکود و ايستايي با زوال

3ـ7ـ تغاير نوسانات متناوب با زوال

4ـ7ـ روند غيرخطي پيشرفت تمدني

5ـ7ـ انسان به‌مثابه‌ي عامل تحولات تمدني

6ـ7ـ وابستگي تداوم تمدن به سودمندي و نافع بودن آن

7ـ7ـ روحيه‌ي خطرپذيري

8ـ7ـ نقش نخبگان

9ـ7ـ نقش ظلم در فروپاشي تمدن

10ـ7ـ نقش فساد در فروپاشي تمدن

8ـ نتيجه‌گيري

فصل ششم

مباني عام عرصه‌اي

1ـ مباني عرصه اجتماعي

1ـ1ـ مقدمه

2ـ1ـ تنظيم منطقي رابطه فرد و اجتماع

3ـ1ـ نظم و هماهنگي

4ـ1ـ مشارکت اجتماعي

5ـ1ـ تکامل اخلاقي

6ـ1ـ استيفاي حق کمال

7ـ1ـ انس و الفت با بندگان خدا

8ـ1ـ تعاون و همياري

9ـ1ـ تکريم انسان

10ـ1ـ قانون مداري

11ـ1ـ انصاف نسبت به همه

2ـ مباني عرصه سياسي

1ـ2ـ مقدمه

2ـ2ـ حاکميت الهي

3ـ2ـ ولايت‌فقيه

4ـ2ـ تلازم سياست و ديانت

5ـ2ـ شوري و مشورت

6ـ2ـ عدالت‌خواهي

7ـ2ـ حق‌مداري

8ـ2ـ تضمين آزادي‌هاي معقول

9ـ2ـ شايسته‌سالاري

10ـ2ـ تحصيل رضايت معقول جامعه

3ـ مباني عرصه اقتصاد

مقدمه

1ـ3ـ اقتصاد وسيله‌ي حفظ حيات براي همه انسان‌ها

2ـ3ـ اقتصاد به‌عنوان وسيله نه هدف

3ـ3ـ اقتصاد به‌مثابه ستون فقرات اجتماع

4ـ3ـ معنويت محرک پايه‌ي پيشرفت مادي

5ـ3ـ راکد کردن ثروت مايه عذاب الهي

6ـ3ـ ضرورت تداول ثروت

7ـ3ـ جريان منطقي اموال

8ـ3ـ ممنوعيت احتکار و انحصار

9ـ3ـ ممنوعيت اسراف و ضايع کردن ثروت

4ـ مباني عرصه حقوق

1ـ4ـ حق حيات شايسته

2ـ4ـ حق کرامت انساني

3ـ4ـ حق تعليم و تربيت

5ـ4ـ حق آزادي مسئولانه

6ـ4ـ حق مساوات در برابر قانون

5ـ مباني عرصه تعليم و تربيت

مقدمه

1ـ5ـ تربيت‌پذيري انسان

2ـ5ـ فطرت‌مندي انسان

3ـ5ـ قانونمندي جهان درون

4ـ5ـ ذو‌ابعاد بودن انسان

5ـ5ـ استعانت از عقلانيت وحياني

6ـ5ـ «تعليم» توأم با «تربيت»

7ـ5ـ تدريجي و مستمر بودن

8ـ5ـ پرورش تعقل برين

9ـ5ـ تبديل احساسات خام به احساسات تصعيدشده

10ـ5ـ درک ارزش حيات

6ـ نتيجه‌گيري

فصل هفتم

خلاصه و نتيجه‌گيري

1ـ حيات معقول به‌مثابه پيشرفت

2ـ حيات معقول، منطق نظم اجتماعي

3ـ امکان تحقق حيات معقول(پيشرفت)

4ـ اين‌هماني حيات معقول و حيات طيبه

5ـ کنش معقول منتج از حيات معقول

6ـ ظرفيت طراحي عرصه‌هاي پيشرفت

7ـ جايگاه محوري دين براي ترسيم الگوي پيشرفت

8ـ سطوح مباني

9ـ حيات معقول در قامت يک نظريه

10ـ ضرورت‌هاي راهبردي

1ـ10ـ عقلانيت وحياني مهم‌ترين راهبرد پيشرفت

2ـ10ـ زيربنا قرار گرفتن نهاد تعليم و تربيت

3ـ10ـ فرجام‌شناسي و ترسيم نظام آرمان‌ها

4ـ10ـ اهميت فلسفه مطلق و فلسفه‌هاي مضاف

5ـ10ـ حرکت جمعي و مسئوليت‌پذيري براي نيل به پيشرفت

نمايه

منابع و مآخذ

خريد الكترونيكی كتاب و دانلود سی صفحه نخست کتاب در Eshop.iki.ac.ir